زندگی و اقامت سرباغ

با اشباع زندگی شهری، حس بازگشت به طبیعت در بسیاری از مردم شکل گرفت و بسیاری از آنها با ساخت ویلا بخشی از زندگی خود را در طبیعت می‌گذرانند. البته این سبک زندگی هم کم کم نمای زیبای خود را از دست داد به این معنی که مردم طول هفته را در شلوغی شهر، و آخر هفته را در شلوغی جاده‌ها و شلوغی شهرهای ویلایی سپری می‌کنند.

برای تفکر نیاز به آرامش و سکون داریم که این روزها همه اوقات ما با سرعت در حال سپری شدن است.

نیچه این صحنه امروز ما را در نزدیک به دو قرن پیش به زیبایی به تصویر کشیده است.

“تفکر و تأمل همه وقار ظاهری خود را از دست داده است، مراسم خاص و رفتار با وقار کسی که به تأمل می‌نشیند به مسخره گرفته می‌شود. امروز فرزانه مکتب قدیمی را دیگر تحمل نمی کنند. اکنون دیگر درباره مهمترین مسائل خیلی سریع فکر می‌کنیم، هنگام جابجا شدن و حین راه رفتن و در میان انواع مشغله‌ها، برای تفکر نیاز کمی به آمادگی قبلی و حتی سکوت داریم.

همه چیز چنان است که گویی در سر خود ماشینی داریم که حتی در بدترین شرایط نیز بی‌وقفه می‌چرخد….”

ضمناً اغلب ویلاها مولد نیستند و صرفاً باغهایی با گلهای تزئینی دارند که به سبب هزینه‌های بالای رسیدگی به باغها آنها نیز رها می‌شوند و نقش خود را از دست می‌دهند و یک منطقه ویلایی نیز طرح کالبدی منطقه‌ای خود را از دست می‌دهد

سرباغ – بر اساس مدل اکوسیستم تأمین غذای طبیعی – دو پیشنهاد را برای جامعه شلوغ امروزی دارد.

در باغ میوه خانواده همه اعضای خانواده اوقات فراغت خود را به پرورش میوه‌ها و سبزی‌جات و صیفی‌جات مورد نیاز خود و برای مصرف شخصی (نه در حجم تجاری) می‌گذرانند. در این باغ برای پوشش مصرف کل سال انبار – سردخانه متناسب پیش بینی شده است. گلخانه‌ای کوچک نیز برای پرورش خارج فصل از جمله پیشنهادات سرباغ است که در صورت تمکن مالی خانواده می‌تواند در همان باغ ساخته شود.

باغ اجتماعی اخیرا در بسیاری از کشورها در حال گسترش است. به این معنی که در شهری شلوغ بخشی از فضای پارک برای کاشت سبزی در اختبار بک خانواده قرار می‌گیرد. در فضای مشترک همه امکانات آبیاری و رسیدگی به باغ در اختیار خانواده قرار خواهد داشت. یک نفر راهنمای تمام وقت جهت کمک به اجتماع برای افزایش بهره‌وری کشت آماده خواهد بود.

طبیعتاً برای اثربخشی بیشتر این مدلها آموزش و ترویج نقشی بی بدیل خواهد داشت. لذا پیاده سازی سیستم‌هایی نظیر سرباغ در این صنعت ضروری به نظر می‌رسد.

منابع:

حکمت شادان اثر نیچه – کتاب اول – بند 6